نوشتهها
دسته بندی ها
رفتیم کافه، دوستم میگه دلم میسوزه برای کسایی که اینجا گارسون هستند، واقعا چرا باید دل آدم بسوزه. من که خیلی دوست داشتم اینجا کار کنم. گارسون بودن یا راننده تاکسی بودن خیلی شغلهای هیجانانگیزی هستند و بعضی از ما آدمها هستیم که با نگاه از بالا به پایینمون حال طرف رو بد میکنیم.
تا حالا فکر کردی دوست داشتی از این مدل شغلها داشتهباشی که با مردم خیلی در مراوده باشی؟
چقدر داشتی... .
15 بازدید
4 likes
بلاگ نویسان برتر
موضوعات مهم
- قصهی بزرگترین ترس من . رامبد خانلری . ترس .
- کافه،گارسون
- جمعه
- باشگاه کتابخوانی چشمه، آوای کوهستان، کتاب آوای کوهستان، تیرماه
- بزرگ ترین ترس من
- فضای مجازی، تنهایی، دنیای امروز،
- عشق_
- خاطره نویسی،خاطرات،شین براری ،
- اولین مدارس دخترانه ایران،اولین مدرسه دخترانه،رشت،اولین ها در رشت،شهروز براری،
- پدر
- #سعید_فلاحی، #زانا_کوردستانی، #چنارعلی
داغ از ژوئن 22, 2022