نوشتهها
دسته بندی ها
اشعار هاشور ۳۹ لیلا طیبی
(۱)
به خیالم بنشین،
مانند مرغی زیبا!
...
این درخت،
بی پرندهی یادت
کُندهای بیش نیست.
(۲)
طولش نمیدهم؛
- بیا،،،
هلاکِ آمدنت،
--"منم"!
(۳)
کدام فرشتهی خدا،
در گوشهای از آسمان،
حزنآلود
دلش گرفته ست؟!
...
باران میبارد...
#لیلا_طیبی (رها)
14 بازدید
1 like
اشعار هاشور ۳۸ لیلا طیبی
(۱)
گره به گره وُ
رج به رج
دخترک،
بالا میکشید قالیِ دار را،
نکند کوتاه شود،
--دارِ آرزوهایش.
(۲)
موهای پریشانم،
دینت را به مخاطره انداخت؟!
...
وجدان خفتهات چه؟!
تلنگری نخورد چرا،
--از شکم گرسنهام؟!
(۳)
آییی زندگی!!!
موهایم یا شرافتم؟!
کدامین،
به خطر انداخته تو را؟!
#لیلا_طیبی (رها)
15 بازدید
1 like
اشعار هاشور ۳۷ لیلا طیبی
(۱)
شکستی مرا،
مانند سازِ شکستهام!
تعمیر هم بشوم،
با دلِ ناکوک چه میکنی؟!
ـــــــــــــــــــــ
(۲)
قلمم زبانش گرفتهست!
گویی لال شده،
[زبان بسته]!!!
از بس،
از دلتنگی برایش گفتم وُ
او نوشت...
ــــــــــــــــــــــ
(۳)
بند پوتینش را محکمتر بست؛
وقتی که گفتم نرو!
***
عشقی بالاتر از من داشت!؟
به گمانم،
خدا را پیدا کرده بود...
#لیلا_طیبی (رها)
14 بازدید
1 like
▪ اشعار هاشور ۳۶ لیلا طیبی (رها)
۸۶
سکوت میکنم اما،،،
چشمهایم،
-[هنگامِ دیدار]
حرفهای تلمبار شدهام را
خوب بازگو میکنند!
ــــــــــــــــــــــــــــ
۸۷
خالی است -دستانم-
در تهیدستی،
پُر است،
از "نبودنت"،،،
تنهاییام!
ــــــــــــــــــــــــــــ
۸۸
هیچ توفیری ندارد
چه رو به آهن و سیمان باز شود
چه رو به درخت و دریا
من از بسته بودن پنجرهها
-بیزارم!.
#لیلا_طیبی (رها)
9 بازدید
1 like
■ اشعار هاشور ۳۵ لیلا طیبی
(۱)
--دستهی تبر،
یا،،،
-- کاغذ کتاب؟!
...
انتخاب؛
با درخت نیست!
(۲)
لکنتیست بر زبانم
که به وقت دیدار
یورتمه میرود در دهانم!
دریغا این اسب چموش،
زیر بار دوستت دارمی نمیرود.
(۳)
وقتی از سپیدارِ پیر
تبر ساختند؛
به زوبینی فکر کرد؛
که از پَرِ عقاب
بر سینهاش خلید!
پ.ن:
حتمن قصه ی عقاب راشنیده اید، وقتی زوبینی از پر خودش دید که سرنگونش کرده بود، با ناله گفت: (چون نیک نظر کرد پَر؛ خویش در آ...
25 بازدید
1 like
● سه شعر کوتاه از لیلا طیبی (رها)
(۱)
شاید باور کردنی نباشد،
امّا،
با رفتنت--
گلهای گلدان
پژمردند!
ــــــــــــــــــــــــــ
(۲)
گفتی:
بهار بیاید، خواهی آمد!
***
باز؛
دلخوشکنکهای تَکراری؟
--من که چشمم آب نمیخورد!
ــــــــــــــــــــــــــ
(۳)
مردی عزیز از دست داده
میان بغض ایستاده
هر روز عصر
چایی و پایسیباش را
همراه جناب تنهایی
--سِرو میکرد!
#لیلا_طیبی (رها)
19 بازدید
1 like
برگردان چهار شعر از #لیلا_طیبی (رها) توسط زانا کوردستانی
(۱)
کاش،،،
کسی بپرسد:
چرا لبخندهای تو؛
اینقدر بیرنگ است!؟
و من،،،
همه چیز را
بیاندازم گردن تنهایی!
▪︎برگردان:
خۆزگا کەسێک لێم دەپرسی:
بۆ ئەوەندە بێڕەنگه
--پێکەنینەکانت؟
منیش دەمگوت:
هەمووی خەتای تەنیاییە!
(۲)
درختی که میوه نمیداد!
باغبان،،،
با اره بوسید،
گلویش را...
▪︎برگردان:
باخەوان
ماچ کرد،
قوڕوگی ئەو دارە،
کە سەمری نەو،
--بە تەور.
(۳)
تنها؛
خیابانهای تهران را ز...
31 بازدید
1 like
▪برگردان چند شعر از "رحمان عزیزی" شاعر لکزبان، توسط "لیلا طیبی(رها)"
"رحمان عزیزی بیرانوند" شاعر لک زبان لرستانی، زادهی ششم بهمن ماه ۱۳۶۴ خورشیدی در شهرستان بروجرد است.
او دیپلم علوم انسانی دارد و در سرایش غزل و دوبیتی لکی تبحر بسیاری از خود نشان داده و از چندین جشنواره مختلف تقدیرنامه دریافت کرده است.
■□■
(۱)
ئِه باخت نرخِ لیمو تَر چطوره؟
اَره عاشق بی پویل و پَر چطوره!؟
مِه دل مارم تو لیمو ترش و شیرین
هونه مامله سَر وَ سَر چطوره...؟
◇
در باغ تو قیمت لیمو چقدر است؟
برای ع...
48 بازدید
1 like
برگردان پنج شعر از #لیلا_طیبی به زبان لری (گویش نهاوندی)
(۱)
تنها؛
خیابانهاے تهران را زیر پا میگذارم.
میاندیشم:
دخترکان لبنانی،
پاے درختهاے سیب،
یا،
دوشیزگان فلسطینی،
در سایہسار پرتقالها
با کدامین کابوس معاشقہ دارند؟!
◇ [برگردان]
تَنیا؛
خیاوونا تیرونَ زیرِ پا مَلِم.
فکر موکونم:
دخترا لبنانی،
پا دارِ سیف،
یا،
دخترا فلسطینی،
ژیر سایِ دارِ پرتغال
وا کامی خواوو عاشِقی موکونَن؟!
■□■
(۲)
وقتی کہ نیستی؛
دلم،،،
اسیر زمستان ست...
کاش،
بادستهایت،
کمی بهار بی...
49 بازدید
3 likes
سه شعر سپید کوتاه (هاشور) از لیلا طیبی (رها)
(۱)
سراپا شعرم،
آه،،،
کسی نمیخواند مرا!
(۲)
ای بینهایت!
--وقتی ندارمت،
قلبم خلائیست
پُر ناشدنی!
*(۳)
متروک و خرابم،
چنان منزل عارف!
کویی؟!
کجایی؟!
که آبادم کنی تو...
#لیلا_طیبی (رها)
*پ.ن:
خانه عارف قزوینی مربوط به دوره قاجار است در قزوین، محله حمدالله مستوفی، «کوچه، خیابان» صوفیان محله پنبه ریسه که انتهای آن «کوچه، خیابان» به خیابان باغ دبیر، راه پیدا میکند قرار دارد.
53 بازدید
1 like
سه شعر کوتاه از #لیلا_طیبی (رها)
(۱)
پنجرهام،،،
بُغض کردهست!
گمانم؛
آسمان هم
هوس باریدن دارد!
(۲)
طاقت دل به سر آمد!
یادگاریهایت را جمع کردهام...
--یا بیا ببر،
--یا بیا بمان!
بی تو، هیچ چیز دنیا
--مفهومی ندارد.
(۳)
جای خالیی تو را
با چه میتوان پر کرد؟!
***
قاب عکس؟
یا بغضهای شبانه؟!
#لیلا_طیبی (رها)
52 بازدید
1 like
سه شعر سپید کوتاه (هاشور) از #لیلا_طیبی (رها)
(۱)
فلاکت داشت
حالِ کارگرِ سیاه...
...
میان ثروتی بیپایان
در معدن الماس!
ــــــــــــــــــــــــ
(۲)
آسمان که دلش میگیرد،
--ابری میشود
نمیدانم
چرا من،
هوای گریه دارم!
ـــــــــــــــــــــــ
(۳)
برو!
ماندن بیفایدهست،،،
اگرچه؛
دلِ رفتن
نداری!
#لیلا_طیبی (رها)
55 بازدید
2 likes
بلاگ نویسان برتر
موضوعات مهم
- قصه بزرگترین ترس زندگی من
- اولین مدارس دخترانه ایران،اولین مدرسه دخترانه،رشت،اولین ها در رشت،شهروز براری،
- خاطره نویسی،خاطرات،شین براری ،
- عشق_
- فضای مجازی، تنهایی، دنیای امروز،
- بزرگ ترین ترس من
- باشگاه کتابخوانی چشمه، آوای کوهستان، کتاب آوای کوهستان، تیرماه
- جمعه
- کافه،گارسون
- پدر
- قصهی بزرگترین ترس من . رامبد خانلری . ترس .
- ترس ، آب
- رامبدخانلری
- تارانتینو
- بیل را بکش
- ترس
- #ترس
- بزرگترین ترس زندگی_مهاجرت _کودکی
- تنفر
- ترس، رامبد خانلری، حکمت سجادی،یک نویسنده یک موضع
- بزرگترین ترس من، یک نویسنده یک موضوع، رامبد خانلری
- پیوند به منابع ،سرگرمی،ادبیات داستانی،لینک ،
داغ از ژوئن 20, 2022